محل تبلیغات شما

نوازش های در شامی فرازی آسمان بامی                       

که بودن را نباید شد رسیدن مستی جامی

هوا روشن درخشان شد چو تابانی سزا می برد

چه بخشایشگری زیبا نمی دانم تو را نامی

قدم ها سوی با معنا چه رفتن آمدن از جا

به لعل و تاب گیسویت برم در بودنم کامی

حقیقت عشقتان دارا و در تنازیت اما

مثال پرتو روشن درخشان می کنی شامی

دمک مصرع غزل نابی نشان درد در خوابی

نمی دانی چه بایدها نباید ها زدن گامی

عاشقانه آریا پناهی آدمک

جان بها آریا پناهی آدمک

رفتن آریاپناهی آدمک

ها ,نباید ,روشن ,درخشان ,پرتو ,شامیدمک ,روشن درخشان ,امامثال پرتو ,در تنازیت ,تنازیت امامثال ,پرتو روشن

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

لُند لُند...